دسته : روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 3418 KB
تعداد صفحات : 157
بازدیدها : 296
برچسبها : کودکان ناتوان هوشی
مبلغ : 8000 تومان
خرید این فایلبه منظور بررسی مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی تعداد 100 نفر از والدین کودکان ناتوان هوشی با 100 نفر والدین کودکان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند . افراد مورد نظر از والدین دانش آموزانی بودند که در مدارس استثنایی و عادی شهر اراک در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند از تعداد کل نمونه 100 نفر را مادران و 100 نفر را پدران تشکیل می دهند به این ترتیب که والدین کودکان ناتوان هوشی
را 50 مادر و 50 پدر و والدین با کودکان عادی نیز شامل 50 پدر و 50 مادر می باشد.
همچنین وجود مشکلات روانشناختی در پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج آزمون t مستقل برای دو گروه از والدیننشان داد که والدین با کودکان ناتوان هوشی مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با والدین کودکان عادی تجربه می کنند . تفاوت بین آنها در زمینه های شکایات جسمانی ، حساسیت فردی ، افسردگی ، اضطراب ، پرخاشگری ، روان پریشی و حالات وسواسی معنا دار بوده و در زمینه های ترس مرضی حالت پارانوئیدی تفاوت معناداری بین والدین دو گروه وجود ندارد ، نتایج آزمون t وابسته برای بررسی وجود یا عدم وجود تفاوت بین پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی نشان می دهد که مادران مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با پدران تجربه می کنند و تفاوت بین پدران و مادران در زمینه های شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی ، افسردگی ، پرخاشگری ، اضطراب ، حالات وسواسی تفاوت معنی داری وجود دارد و در زمینه های ترس مرضی ، روان پریشی و حالات پارانوئیدی تفاوت معناداری بین پدران و مادران کودکان با ناتوانی هوشی وجود ندارد ...
بدلیل این که شناسایی و تشخیص کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر در سنین پایین به ویژه قبل از دبستان و دوره های اول دبستان بسیار مشکل می باشد تعداد قابل توجهی از آنان در مدارس معمولی ثبت نام می کنند.البته به تدریج همزمان با پیچیدگی نسبی دروس و بویژه در اواخر کلاس اول و از کلاس دوم به بعد ناتوانی ذهنی این قبیل دانش آموزان بیشتر آشکار گشته و شناسایی و تشخیص آنان آسانتر می شود. دانش آموزان ناتوان ذهنی آموزش پذیر نمی توانند بهره لازم و کافی را از برنامه های آموزشی کلاس های معمولی ببرند. این کودکان در هر حال آموزش پذیر بوده و قادر به فراگیری اطلاعات عمومی و درسهای رسمی کلاس از قبیل خواندن و حساب کردن و مهارتهای شغلی مناسب بوده و می توانند در اداره زندگی خود از تحصیل خویش بهره مند شوند...
این کودکان و نوجوانان می توانند انجام امور ساده و آسان را فراگیرند و قادرند خود را از خطرات عادی حفظ نموده و از عهده کارهای شخصی خود برآیند.
قوه تعمیم و تمیز آنها محدود است- امور و کارهای ساده را به آهستگی و یا تاخیر می آموزند ولی برای یادگیری مسائل پیچیده استعداد کافی و تمرکز فکری لازم را ندارند. از لحاظ عاطفی وضع متغیری دارند. خیلی زود تحت تاثیر قرار می گیرند و در برابر مخالفت دیگران عصبانیت و حملات تهاجمی از خود نشان می دهند.
در حد بالا این گروه افرادی هستند که بهره هوشی آنها به سطح کودکان آموزش پذیر می رسد. بنابر این از توانایی بیشتری برای یادگیری برخوردار هستند و می توان با اصولی که در آموزش آنها لازم و ضروری به نظر می رسد به آنها در جهت یادگیری کمک کرد ...
با این که نتایج متناقضی در ارتباط با ویژگی های روان شناختی خانواده های کودکان عقب مانده ذهنی وجود دارد کازاک معتقد است که تجربیات کلینیکی با این خانواده ها عنوان می کند که تفاوتهای بین خانواده های کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و خانواده های کودکان عادی دیده شده.این تفاوتها در میزان فشار روانی این والدین با والدین کودکان عادی بارز است تونالی و پاور عوامل فشار زای این والدین را با نیازهای اساسی این والدین مرتبط داشته و معتقدند که از آنجا که والدین نیازهای خیلی اساسی خود را در تهدید می بینند بنابراین فشار روانی بالایی را تجربه می کنند. از نظر آنها نیازهای اساسی که به وسیله عوامل فشارزا مورد تهدید قرار می گیرد در یک دامنه ای از نیاز به امنیت تا نیازهای بالای قرار دارند.
بنابراین ناتوانی والدین در برآوردن تعدادی از نیازها از جمله نیاز به امنیت می تواند منبعی از فشارهای روانی برای این خانواده ها باشد.
خانواده کودک عقب مانده با لحاظ داشتن کودکی که با سایر کودکان متفاوت است با مشکلات فراوانی در زمینه های نگهداری، آموزشی ، مالی ، عاطفی روبروست. این مسائل همگی بر والدین فشارهایی وارد میکنند که سبب برهم خوردن آرامش و یکپارچگی خانواده شده در نتیجه سازگاری و انطباق آنان را تحت تاثیر قرار می دهند...
خرید و دانلود آنی فایل